در سراسر دنيا سبکهاي موسيقي بسياري وجود دارد. از موسيقي کلاسيک و باروک گرفته تا موسيقي امپرسيونيسم، مينيمال، پاپ، راک، پانک راک، اپرا، جاز، بلوز، هيپ پاپ، رپ، کانتري، الکترونيک، متال و موسيقي عصر نو (New Age). سبک موسيقي يک قطعه شنيداري، نشاندهنده دوره زماني، ريشههاي منطقهاي، تکنيک اجرا و سازهاي استفادهشده در آن قطعه موسيقي است. در تقسيمبندي دورههاي هنري در بخش موسيقي چهار دوره اصلي در نظر گرفته شده است. سبک موسيقي باروک (Baroque Music) اولين سبکي است که پس از رنسانس بين سالهاي 1600 تا 1750 ادامه داشته است. در اين مقاله قصد داريم با سبک موسيقي باروک بيشتر آشنا شويم.
واژه باروک به معني استادانه زينت کردن و ماهرانه درست کردن است. اينها ويژگيهاي هنرهاي دوره باروک در نقاشي، موسيقي، معماري و… است که نشاندهنده اشرافيت و قدرت حکومتهاي اروپايي بوده است.
اگر علاقهمند به موسيقي کلاسيک هستيد و در نظر داريد نواختن سازي از سازهاي کلاسيک را بياموزيد حتما بهترين آموزشگاه موسيقي را انتخاب کنيد تا ظرافتهاي اين هنر بينظير را بهتر ياد بگيريد.
ويژگي مهم موسيقي باروک يگانگي يا به بيان بهتر يکنواختي حالت موسيقي است. اگر قطعهاي از موسيقي باروک آرام و ملايم آغاز شود تا انتها همانطور خواهد بود و اگر هم موسيقي در آغاز شاد باشد تا آخر اين حالت ادامه پيدا ميکند. البته آثار آوازي باروک از اين قاعده مستثني هستند.
آهنگسازان دوره باروک براي هر حس و حالت انساني زباني خاص و مشترک ايجاد کرده بودند تا حسي مشترک را به همه افراد شنونده قطعات موسيقي انتقال دهند. اين کار باعث شده بود حتي افراد هم براي ابراز حالتهاي خاص شخصي از اين آهنگها استفاده کنند.
ريتم هم در سبک موسيقي باروک به جز در موارد اندکي تغيير نميکند و پيوستگي دارد. تم اوليه قطعه موسيقي به شکلهاي مختلف براي مثال حالتهاي سوالي و جوابي تکرار ميشود. شايد تصور شود موسيقي دوره باروک به دليل پيوستگي قطعات و تکرار پياپي يک ايده در ملودي يکنواخت است اما در واقع با ريزهکاريهاي فراوان تزئين شده است. به همين دليل اغلب افرادي که شنونده حرفهاي موسيقي نيستند موسيقيهاي باروک را شبيه به هم ميدانند.
موسيقي باروک تاکيد بر ضرب دارد و اين ويژگي تفاوت اصلي موسيقي باروک با آثار موسيقي رنسانس محسوب ميشود. در موسيقي باروک موسيقي سازي و آوازي از يکديگر جدا شدند و قواعد جديد هارموني تدوين شد. در اين موسيقي سازهاي بادي بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است و استفاده از سازهاي کلاويهاي شکل گرفت.
بافت موسيقي دوره باروک پلي فونيک است و حداقل دو يا چند خط ملودي توجه شنونده را به خود جلب ميکند. بافت پلي فونيک از اجراي همزمان چند خط ملوديک و مجزا به وجود ميآيد. اين بافت باعث کامل شدن موسيقي شده و به آن بعد ميبخشد.
در انتهاي دوره باروک موسيقي داراي بافت چندصدايي بود. خطهاي مربوط به سوپرانو و باس مهمترين خطهاي ملودي اين دوره محسوب ميشدند و براي افراد جذابيت بيشتري داشتند.
دوره موسيقي باروک در فاصله ميان دوره رنسانس و دوره کلاسيک قرار دارد. اين دوره به سه دوره آغازين (1600-1640)، دوره مياني (1640-1680) و دوره پاياني (1680-1750) تقسيم شده است. دوره پاياني باروک نماينده آثار مشهور موسيقي باروک محسوب ميشود اما موسيقيداناني نظير مونتهوردي دوره آغازين را به يکي از انقلابيترين دورههاي تاريخ موسيقي تبديل کردهاند.
در دوره آغازين باروک موسيقيدانان ايتاليايي بر اساس متنهاي پرشور و احساس اين دوره اپرا را به تاريخ هنر معرفي کردند. در اين دوره صداهاي آوازي با خطهايي ملوديک همراهي ميشدند.
در دوره مياني موسيقي باروک يک سبک جديد متاثر از ايتاليا در تمام کشورهاي اروپايي گسترش پيدا کرد. ويژگي مهم اين دوره اهميت موسيقيسازي بود و در ميان سازها خانواده ساز ويولن محبوبيت بيشتري در ميان مردم داشت.
در دوره پاياني موسيقي باروک جنبههاي هارموني پديد آمدند. موسيقي پلي فونيک مجددا اوج گرفت و يوهان سباستين باخ نهايت هنر خود را به هنر عرضه کرد.
يوهان سباستين باخ به عنوان نماد موسيقي باروک شناخته ميشود. فردريک هندل، کلوديو مونتوردي، آرکانجلو کورلي و آنتونيو ويوالدي نيز از ديگر بزرگان موسيقي دوره باروک هستند.
درباره این سایت